دعواهای حقوقی درباره استفاده غیرقانونی از ایدههای دیگران در ساخت فیلمهایی سینمایی چندان نادر نیست، ادعاهایی که گاهی ثابت شده و در برخی موارد نیز کاملا رد شده است.
از مهمترین دعواهای حقوقی سینما میان «اکیرا کوراساوا» و «سیرجیو لئونه» دو کارگردان نامدار سینمای جهان درگرفت. فیلم سینمایی «به خاطر یک مشت دلار» (۱۹۶۴) ساخته «سرجیو لئونه» و اولین قسمت از سه گانه «دلار» در باره یک فرد تنها و منزوی با مهارتهای اصلی مبارزه است که خود را بین دو خانواده متخاصم در یک شهر کوچک و غبارآلود می یابد. فیلم «یوجیمبو»(۱۹۶۱) هم درباره یک سامورایی ساکت اما مرگبار است که با دو قبیله متخاصم روبرو می شود. بله، ما متوجه شباهت ها نیز شدیم. کارگردان افسانهای ژاپن «آکیرا کوروساوا» پس از دیدن فیلم «به خاطر یک مشت دلار» گفت فیلم خوبی است اما این فیلم من است!. او «سرجیو لئونه» کارگردان فیلم «یک مشت دلار» را به سرقت ایده متهم کرد. پس از طرح دعوی، دو طرف در نهایت با دادن ۱۰۰ هزار دلار به «کوروساوا» و ۱۵ درصد از حق امتیاز جهانی به توافق رسیدند.
ترمیناتور -۱۹۸۴
«هارلن الیسون» یکی از پرکارترین نویسندگان است که نگارش داستان های کوتاه، رمان، فیلمنامه برای فیلم ها و برنامه های تلویزیونی را در کارنامه دارد و در عین حال یکی از افرادی است که پروندههای حقوقی فراوانی را علیه دیگران مطرح کرده و مدعی شده که فیلمها یا برنامههای تلویزیونی ایدههای او را در چند مورد دزدیدهاند. برای مثال، او اپیزودی از «محدودیتهای بیرونی» درباره رباتی از آینده نوشته بود که ظاهری انسانی دارد و باید در زمان سفر کند. این مبنایی برای شکایت او علیه کمپانی «Orion Pictures « برای ساخت فیلم «نابودگر» (ترمیناتور) بود که در نهایت منجر به استودیو ناگزیر شد نام او در نسخههای بعدی فیلم بیاورد.
شیرشاه- ۱۹۹۴
یک توله شیر جوان باید به خانه برگردد تا انتقام پدرش را بگیرد و پادشاه جنگل شود. فکر میکنید در مورد «شیر شاه» صحبت می کنیم؟ نه، این داستان سریال انیمیشن ژاپنی «کیمبا و شیر سفید» است. رمان گرافیکی (مانگا) اصلی توسط انیماتور افسانهای «اسامو تزوکا» ساخته شد. «تزوکا» در دهه ۱۹۶۰ با والت دیزنی دوست بو د و حتی خاطرات او نشان میدهد که دیزنی از تزوکا خواسته بوده تا در یک پروژه علمی تخیلی کمک کند. در حالی که ظاهراً هیچ چیزی در این باره مطرح شده، کاملا مشخص است که کیمبا الهام بخش سیمبا در انیمیشن «شیرشاه» بوده است.
رانندگی براث خانم دیزی- ۱۹۸۹
«هنری دنکر» نویسنده نمایشنامههای متعددی که در تئاتر برادوی به روی صحنه رفته، ادعا کرد که رمان و نمایشنامهاش «هورویتز و خانم واشنگتن» درباره یک پیرمرد یهودی و فیزیوتراپ سیاهپوست او توسط سازندگان فیلم «رانندگی برای خانم دیزی» کپی شده است. «آلفرد اوهری» نویسنده فیلمنامه این فیلم برنده اسکار، استدلال کرد که کار او نمیتوانست سرقت ادبی باشد، زیرا بر اساس تجربیات خانواده خودش است. دادگاه نیز با او موافق بود در نهایت حکم داد که تنها شباهتها یک فرد مسن یهودی و یک کارمند آفریقایی-آمریکایی است و در نهایت این شکایت رد شد.
زوتوپیا- ۲۰۱۶
«گری ال. گلدمن» فیلمنامه نویس مشهور هالیوودی است که به خاطر آثاری مانند «یادآوری کامل» و «دردسرهای بزرگ در چین کوچک» شناخته میشود. او ظاهراً داستانی را برای دیزنی مطرح کرده بود که شباهت زیادی به چیزی داشت که بعدها به انیمیشن «زوتوپیا» تبدیل می شد. حتی کلمه «زوتوپیا» نیز در طرح او وجود داشته است. بهعلاوه، طرحهای گلدمن شامل تصاویری بود که برخی از ویژگیهای فیلم را به اشتراک میگذاشت. شکایت او همچنین ادعا می کرد که دیزنی سابقه طولانی در کپی کردن کارهای دیگران دارد. «زوتوپیا» بیش از ۱ میلیارد دلار درآمد داشت اما دیزنی ادعا کرد که این شکایت مملو از اتهامات نادرست است و شکایت در ژوئن ۲۰۱۷ به دلیل کمبود شواهد مختومه اعلام شد.
منجمد-۲۰۱۳
در حالی که انیمشن «یخ زده» بیشتر طرح، مضمون و نکات شخصیتی خود را از داستانی به نام «ملکه برفی» می گیرد، به نظر میرسد که شباهت زیادی هم به انیمیشن کوتاه ساخته «کلی ویلسون» با نام «آدم برفی» دارد. در واقع، به نظر میرسید که حتی تریلر «یخزده» شباهتهای زیادی با فیلم ویلسون دارد. هر دو روی یک آدم برفی متمرکز می شوند که بینی خود را از دست می دهد. دیزنی در دو نوبت تلاش کرد تا شکایتی که علیه آنها مطرح شده بود را از بین ببرد، اما ویلسون کوتاه نیامد و در نهایت دیزنی تصمیم گرفت این مساله را خارج از دادگاه حل و فصل کند.
گرفتار- ۲۰۱۲
«گرفتار» فیلم علمی تخیلی در مورد یک مامور سیا به نام «اِسنو» است که دختر رئیس جمهور را نجات میدهد و از یک زندان عجیب میگریزد. «لوک بسون» فیلمساز فرانسوی که به خاطر کارگردانی «لئون: حرفه ای» و «عنصر پنجم» شهرت دارد، فیلمنامه این فیلم را نوشته که بسیار شبیه به فیلم «فرار از نیویورک» ساخته «جان کارپنتر است» که درباره مردی به نام «اسنیک» است که باید تحت شرایط مشابه از زندانی آینده نگر فرار کند. «کارپنتر» در نهایت در این پرونده برنده شد و «لوک بسون» با درخواست تجدیدنظر تنها زیان مالی بیشتری متحمل شد. با این شرایط دیگر نباید منتظر ساخت دنبالهای بر فیلم «گرفتار» باشیم.
آواتار-۲۰۰۹
بسیاری استدلال کردهاند که فیلم «آواتار» پرفروشترین فیلم «جیمز کامرون» و تاریخ سینما کپی شده از روی فیلم «رقصنده با گرگها» است، که داستان آن تنها به جای مرز آمریکا در فضا میگذرد. همچنین میتوان ادعا کرد که «آواتار» در طرح و عناصری برگرقته از فیلم «پوکاهونتاس» محصول ۱۹۹۵ است. چندین دعوای حقوقی دیگر نیز درباره اصالت «آواتار» مطرح شد. «ویلیام راجر دین» هنرمند آمریکایی ادعا کرد که هنر او در طراحی شخصیت «آواتار» به سرقت رفته است. «برایانت مور» نویسنده علمی تخیلی هم مدعی شد که این فیلم کپی رایت آثار او را نقض کرده است، اما درنهایت «جیمز کامرون» در هر دو پرونده پیروز شد. این پرسش همچنان بیپاسخ باقی مانده که این شکایتها به این معنی سرقت ایده و طرح در فیلم «آواتار» است و یا اینکه «آواتار» تنها به برخی از موتیفهای جهانی پرداخته است.